مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
3- رهبرى سياسى و اجتماعى امت بدون شك هيچ جمع و گروهى بدون نظام اجتماعى كه در رأس آن رهبرى توانا باشد نمى توانند به حيات خود ادامه دهند، و به همين دليل از قديمى ترين ايّام تا كنون همه اقوام و ملّت ها براى خود رهبرى برگزيده اند كه گاه صالح بوده و در بسيارى از مواقع ناصالح، و بسيار مى شده كه با استفاده از نياز امت ها به وجود رهبر، سلاطين سلطه جو با زور و تزوير خود را بر مردم تحميل مى كردند، و زمام امور را به دست مى گرفتند... اين از يكسو. از سوى ديگر براى اين كه انسان بتواند به هدف كمال معنوى خويش نائل گردد بايد اين راه را نه به تنهايى، بلكه با جماعت و جامعه بپيمايد، كه نيروى فرد از نظر فكرى و جسمى و مادى و معنوى بسيار ناچيز است و نيروى جمع بسيار پرقدرت. ولى جامعه اى لازم است كه نظام صحيحى بر آن حاكم باشد، استعدادهاى انسانى را شكوفا سازد، با كجى ها و انحرافات مبارزه كند، حقوق همه افراد را حفظ نمايد، و براى رسيدن به هدف هاى بزرگ برنامه ريزى و سازماندهى داشته باشد و انگيزه هاى حركت را در يك محيط آزاد در كل جامعه بسيج كند. و از جا كه انسان خطاكار قدرت چنين رسالت عظيمى را ندارد، همان گونه كه با چشم خود هميشه ناظر انحرافات زمامداران سياسى دنيا از مسير صحيح بوده ايم، لازم است پيشوايى معصوم از سوى خداوند بر اين امر مهم نظارت كند، و در عين بهره گيرى از نيروهاى مردمى و انديشه هاى دانشمندان جلو انحرافات را بگيرد. اين يكى ديگر از فلسفه هاى وجود امام است(عليه السلام) و يكى ديگر از شعبه هاى «قاعده لطف». باز تكرار مى كنيم تكليف مردم در زمان هاى استثنايى كه امام معصوم به عللى غايب گردد نيز روشن شده كه به خواست خدا در بحث هاى حكومت اسلامى مشروحاً از آن سخن خواهيم گفت. * * * 4- لزوم اتمام حجّت نه تنها دل هاى آماده بايد در پرتو وجود امام(عليه السلام) راهنمايى شده و مسير خود را به سوى كمال مطلق ادامه دهد، بلكه بايد براى آنها كه دانسته و عمداً راه خلاف را مى پويند اتمام حجّت شود، تا اگر وعده كيفرى به آنها داده شده است بى دليل نباشد، و كسى نتواند ايراد كند كه اگر رهبرى الهى و آسمانى دست ما را گرفته بود و به سوى حق رهنمون گشته بود هرگز تخلّف نمى كرديم. خلاصه راه عذر بسته شود، دلائل حق به اندازه كافى بيان گردد، به ناآگاهان آگاهى داده شود، و به آگاهان اطمينان خاطر و تقويّت اراده. * * * 5- امام(عليه السلام) واسطه بزرگ فيض الهى است بسيارى از دانشمندان - به پيروى احاديث اسلامى - وجود پيامبر و امام(عليه السلام) را در جامعه انسانيت و يا در كل عالم هستى به وجود «قلب» در مجموعه بدن انسان تشبيه مى كنند. مى دانيم هنگامى كه قلب مى تپد خون را به تمام عروق مى فرستد، و تمام سلول هاى بدن را تغذيه مى كند. از آن جا كه امام معصوم به صورت يك انسان كامل و پيشرو قافله انسانيّت سبب نزول فيض الهى مى گردد و هر فرد به مقدار ارتباطش با پيامبر و امام(عليه السلام) از اين فيض بهره مى گيرد; بايد گفت همان گونه كه وجود قلب براى انسان ضرورى است وجود اين واسطه فيض الهى نيز در كالبد جهان انسانيّت ضرورت دارد. (دقّت كنيد) اشتباه نشود پيامبر و امام(عليه السلام) از خود چيزى ندارند كه به ديگران بدهند هر چه هست از ناحيه خداست، امّا همان گونه كه قلب واسطه فيض الهى براى بدن است، پيامبر و امام(عليه السلام) نيز واسطه هاى فيض خدا براى انسان ها از تمام قشرها و گروه ها هستند. * * * 1- نقش امام(عليه السلام) در تكامل معنوى انسان ها چيست؟ 2- نقش امام(عليه السلام) در پاسدارى شريعت چگونه است؟ 3- نقش امام(عليه السلام) در مسئله رهبرى حكومت و نظام جامعه چگونه مى باشد؟ 4- اتمام حجّت چه معنى دارد؟ و امام(عليه السلام) چه نقشى در اين زمينه دارد؟ 5- واسطه فيض چيست؟ و بهترين تشبيهى كه براى پيامبر و امام(عليه السلام) از اين نظر مى توان كرد كدام است؟
1. نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 147. نظرات شما عزیزان: [ دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:فلسفه وجود امام(عليه السلام), ] [ 16:28 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |